برای قرارگرفتن در مقام قیاس و اظهار نظر درباره موضوعات مختلف باید خیلی مراعات کرد؛ شرایط هر دولت متفاوت بوده است؛ دولتهایی را داشتیم که درآمد ارزی بیشتر و دولتی را داشتیم که درآمد ارزی بسیار کمی داشتند. باید شرایط دولتها را لحاظ کرد و در حالتی منطقی اقدام به مقایسه نمود و سیب را با سیب مقایسه کرد؛ چون دولتها هرکدام شرایط متفاوتی را داشتهاند، نمیتوان به اختصار درباره آنها اظهار نظر کرد. با این حال در دوره اخیر یعنی دولتهای یازدهم و دوازدهم موضوعات اقتصادی بیشترین مشکلی است که کشور با آن مواجه شد. اگر به شاخصهای اقتصادی نگاه کنیم مشاهده خواهیم کرد که در سال ۹۲ نقدینگی کشور ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بوده و سال قبل این رقم به ۳ هزار و ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیدهاست؛ یعنی طی ۸ سال رقم نقدینگی در کشور ۶ و نیم برابر شده است که این رقم بسیار نگران کننده است.
فکر میکنم تقریباً در سایر شاخصهای اقتصادی با همین معضل مواجهیم. از سوی دیگر در دستیابی به اهداف توسعه ای ۱۴۰۴ با عدم تحقق مواجهیم. در مجموع در یک ارزیابی کلی از وضعیت اقتصادی باید بگویم اکثر شاخصهای موجود در بر نامه توسعه محقق نشده و میتوان گفت که در وضعیت مطلوبی نیستیم. دولت سیزدهم در شرایطی بسیار سخت دولت را تحویل میگیرد؛ من نمیخواهم مردم را نا امید کنم بلکه معتقدم با عزم و اراده مردم، شرایط قابل اصلاح است و افق روشنی پیش روی مردم جامعه است و با کار مضاعف مسائل را حل میکنیم، اما واقعیت است است که در دولتهای یازدهم و دوازدهم به دلیل اینکه تمام رویکرد به سمت برجام معطوف شد، ظرفیتهای داخلی مورد غفلت قرار گرفتند. همچنین میتوانستیم از ظرفیت سایر کشور ها بجز ۱+۵ استفاده کنیم، ولی مجدداً غفلت شد و اتفاقاً از این ناحیه آسیب جدی به کشور وارد شده است